فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات135
مقدمه
در این تحقیق به بررسی رابطه میان طبقات اجتماعی و نوع اعتیاد در شهر تهران پرداخته ایم.
از آن جایی که موضوع اعتیاد و فراوانی آن یکی از دغدغه های ذهنی جامعه ما
است و طی دو دوره ی کارورزی با این مسئله به طور دقیق تر آشنا شدیم پس
تصمیم گرفتیم به بررسی دقیق تر آن بپردازیم.
در واقع می توان گفت: از
آنجایی که اعتیاد یکی از معضلاتی است که به طور ملموس در جامعه ما بروز
کرده و هر روز مشکلات آن مشاهده می شود پس لازم است به طور علمی تر این
مشکلات بررسی گردد. در این تحقیق جامعه آماری ما شامل افراد معتاد در طبقات
اجتماعی بالا، متوسط و پائین در مرکز اجتماع درمان مدار T.c (هجرت) و
همچنین مرکز ندای آرامش در استان تهران می باشد. که با استفاده از روش
تحقیق میدانی به بررسی رابطه بین نوع اعتیاد و سطح طبقه ی اجتماعی افراد می
پردازیم. بدینصورت که ابتدا مصاحبه ی اکتشافی انجام شده و سپس مصاحبه نامه
ی نهایی تنظیم گردید که اطلاعات حاصل از آن را در فصل چهارم به طور مبسوط
ملاحظه می کنید.
این پژوهش در اسفند ماه 1385 تا پایان مرداد 1386 در تهران انجام شد.
الف- بیان مسئله:
با توجه به ابعاد گسترده ای که اعتیاد در جامعه ما یافته است و مشکلاتی که
از آن طریق گریبانگیر رشد و توسعه ی جامعه شده است ما راغب شدیم که رابطه
میان طبقات مختلف اجتماعی با اعتیاد را بررسی کنیم، همچنین از آنجایی که
متأسفانه همه ی اعضا جامعه بنوعی درگیر با اعتیاد شده اند این سؤال مطرح
است: که آیا فقط طبقات پائین که درگیر مشکلات گسترده اقتصادی هستند پس به
دلیل رفع آن درگیر اعتیاد می شوند؟ آیا ناپایداری وضع اقتصادی و مشکلات
گذار فرهنگی در طبقه متوسط جامعه سبب بروز ناهنجاریهایی در خانواده شده و
بیشتر طبقه متوسط را درگیر اعتیاد کرده؟
و یا رفاه و بی برنامگی برای
صرف پول بادآورده در طبقه بالا افراد را به سوی اعتیاد می برد و .....
مجموعه ی این سؤالات سبب شد تا به سوی این موضوع کشیده شویم که چه رابطه ای
میان میزان ثروت و تحصیلات و نوع شغل فرد (که در مجموع سطح طبقه ی اجتماعی
افراد را می سازد) با اعتیاد وجود دارد؟ و به طور دقیق تر آیا سطح طبقاتی
افراد آنان را به سوی ماده مصرفی اعتیادآور خاصی می کشاند یا خیر؟ این ایده
ی اولیه تحقیق ما است.
ولی از آنجا که برای ما سؤالات زیادی در مورد
اعتیاد جوانان مطرح است مرکز بازپروری T.c واقع در تهرانپارس را برای تحقیق
انتخاب کردیم زیرا در این منطقه ی تهرانپارس جوانان در سنین بسیار پائین
به کارهای بزهکارانه و مواد مخدر و مشروبات الکلی پرداخته اند. این وضعیت
نامناسب امکان آموزش، کسب مهارتها و انتقال اندیشه های بزهکارانه و
نابهنجار را در دسترس جوانان قرار می دهد. امروز شنیدن آمار و ارقام مربوط
به ا عتیاد به ویژه مواد مخدر و وسایل ناشی از آن به خصوص در میان نسل جوان
تصویر دردناکی را رو در روی انسان قرار می دهد که نمی تواند بی اعتنا به
این مشکل بزرگ اجتماعی باشد.
پس بر آن شدیم که به بررسی این مشکلات و
مسائل در یک پژوهش دقیق تر و علمی تر بپردازیم و به همین دلیل موضوع پایان
نامه خود را با این سؤال آغاز کردیم:
سؤال آغازین: چه رابطه ای بین اعتیاد افراد و نوع ماده مصرفی آنان با طبقه ای که متعلق به آن هستند وجود دارد؟
امروزه مصرف مواد مخدر و آثار مخرب معضل اعتیاد و قاچاق مواد مخدر بر
ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی جوامع آسیب رسانده و نه تنها به
صورت یک تهدید ملی بلکه فراتر از مرزهای ملی به صورت یک مسئله ی پیچیده
جهانی درآمده که شعاع مضرات و اثرات زیان بار آن گریبانگیر کشورهای بی
شماری شده است.
دامنه ی شدت و وسعت این بحران از گذشته های دور بر
جامعه ی جهانی سایه افکنده به حدی است که علاوه بر مسئولین کشوری توجه
بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان و پژوهشگران مسائل علوم اجتماعی- انسانی
را نیز به خود معطوف نموده و علیرغم رویکردهای جامع و تمهیدات اتخاذ شده در
حل و کاهش این معضل در سطح ملی، منطقه ای و جهانی (تشدید مبارزه، وضع
قوانین جدید، اعلام قاچاقچیان، مصادره اموال نامشروع سوداگران مرگ،
اجلاسهای بین المللی، و صدور قطعنامه ها و عقد قراردادها و پیمانهای همکاری
بین المللی، منطقه ای و .....) هر روز عملاً شاهد وخامت بیشتر اوضاع و
تشدید این مسئله ی مهم می باشیم.
در جامعه ی ما بسیاری از مواد مسئله
ساز تلقی می شوند زیرا که اغلب آنها افراد را ناکار می سازند و توانایی
آنان را برای ساماندهی امور خویش، اداره زندگی شخص و خانوادگی، دچار اختلال
می کنند.
چنین پیداست که پاره ای از مواد مخدر سبب می شود که معتاد
حرمت ارزشهای اخلاقی و جبر هنجارهای جامعه را پاس ندارند و در نتیجه قوانین
را زیر پا گذارند، و با پرخاش خویش موجبات آزارهمگان را فراهم آورند و در
نهایت دست به جرایم و جنایات آشکار یا پنهان مالی یا جانی بزنند.
شاید خطرناکترین مواد مخدر انواع افیونیات باشندکه موجب وابستگی روانی معتاد به مصرف ماده مخدر می شود.
معمولاً واکنش اجتماعی مردم در مورد مصرف مواد مخدر در طول قرون متفاوت
بوده و متأسفانه باید به این حقیقت تلخ اعتراف کرد که اعتیاد را بیشتر یک
مسئله ی شخصی و فردی می دانند نه اجتماعی، در حالی که عکس این موضوع صادق
است و اعتیاد بیشتر یک مسئله و مشکل اجتماعی می باشد تا یک مسئله ی شخصی و
فردی .
معتادان از گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی هستند. چون هم
افراد مرفه و هم افراد فقیر و یا افراد بیکار، هم آنانی که پایگاه اجتماعی
خوبی ندارند و هم آنانی که موقعیت اجتماعی جالبی دارند امکان معتاد شدنشان
وجود دارد.
اغلب دیده شده افراد معتادی که در طبقه ی پائین اجتماع قرار
دارند و شاید امکان تهیه ی مواد، برایشان به راحتی میسر نباشد در بیشتر
موارد به ارتکاب جرم می پردازند، چون برای تأمین مواد مورد نیاز خود به پول
احتیاج دارند واین پول را باید غالباً از راه نامشروع تأمین کنند و به
همین علت به ارتکاب جرم می پردازند، این افراد به مقررات و قوانین اجتماعی
بی توجهند و اغلب قانون شکنند. در مناطق جرم خیز و پرجمعیت و کثیف شهر
زندگی می کنند و محیط زندگیشان بیشتر غیراخلاقی است.
این نوع افراد به
هیچ کس و هیچ چیز وفادار نیستند و تنها سعی آنان به دست آوردن مواد مورد
نیازشان است از هر طریقی و به هر شکلی که امکان پذیر باشد. بیشتر لذت طلب و
خشن هستند و حتی بعد از مصرف از هر کار و هر چیزی لذت می برند ولی در عین
حال زودرنج و خشن هستند و از اطرافیان توقع زیادی دارند. از لحاظ عاطفی در
برابر هیچ کس و هیچ چیز مسئولیت احساس نمی کنند و همیشه همه مردم بویژه
اطرافیان خود را مسئول رفتار خویش می دانند .
حال از آن جا که یکی از
سرمایه های گرانبهای هر کشور وجود جوانان و نوجوانانی است که می توانند
آینده ی پربار کشور را به خوبی تضمین کنند و به قولی همین نوجوانان امروز
آینده سازان فردای کشورشان هستند، حال یکی از آفت هایی که ممکن است
گریبانگیر این قشر شود مسئله ی کجروی های متعددی است که در حال حاضر آنچه
که گریبان این قشر جوان را گرفته مسئله ی اعتیاد و یا گرایش به مواد مخدری
می باشد که واقعاً فاجعه ای بس غم انگیز است و مسئولین امر باید تدابیر خاص
را در این خصوص بیاندیشند .
...