: word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :80
چکیده
سازه پژوهش مورد نظر خودبرتربینی (به معنی اهمیت دادن به خود بیش از دیگران و خود را بهتر و برتر پنداشتن) می باشد.
هدف اصلی آن بوده که دریابیم چه تعداد از دانشجویان دارای چنین خصلتی هستند.
در این تحقیق تعداد 20 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند و مورد ارزیابی و سنجش قرارگرفتند.
روش اصلی تحقیق مذکور پیمایشی بوده هرچند که از روش کتابخانهای نیز بی بهره نبوده است البته شایان ذکر است مطالعه موردی مهمترین تاکتیک بوده است.
تعداد 12 فرضیه و 15 متغیر در این تحقیق استفاده شده است و نتیجه کلی این شد که از میان 15 فرضیه تنها یک فرضیه به اثبات رسید.
فصل اول:
کلیات پژوهش
مقدمه:
کاملترین پدیدههای جهان پیچیدهترین آنهاست. به سخن دیگر پیچیدهترین ها، کاملترین ها هستند از آن جهت است که بیشترین تلاش و کوشش در راه شناخت کاملترین یا به سخن دیگر پیچیدهترین ها اعمال شده است.
کسی را یاری آن نیست که بگوید کاملتر از انسان پدیدهای در این جهان وجود ندارد و برای هیچ کس قابل قبول نیست که شناسایی انسان از آغاز پیدایش تاکنون موضوع اصلی و اساسی زندگی نبوده باشد.
ولی به هر حال آگاهی و شناخت انسان از خود و محیطش آن زمان که با روش صحیح و مطلوب توام نبوده راه به بیراهه بوده است و بجای آنکه تلاش او منجر به گسترش میدان دید و عمل او بشود، اندیشه و بینش او را در مرحلهی نامناسب متوقف می ساخته است. یعنی باور او بر آنچه که وجوددارد پایدارتر می گردد. از این رو جهان اندیشه در چنین شرایطی از تنوع و پیچیدگی برخوردار نیست. نظام حیاتی انسان اعم از طبیعی و انسانی محدود و بسته باقی می ماند. وقتی نحوه حضور انسان در اجتماع و نحوه رویارویی او با پدیدههای موجود جهان اعم از انسانی و غیرانسانی تصحیح شد و روش منطقی توان با شکاف نسبت به آنچه که گذشتگان بر آن باور داشتند، حاکم بر جهان فکر و اندیشه انسان شد،هر روز شاهد کشف قوانین جدید و درنتیجه کشف پارهای از قوانین حاکم بر جهان انسانی شد. به سخن دیگر انسان دریافت که هدف علم کشف قوانین واقعیت است لذا باید از مطلق گرایی بمفهومی که در اندیشههای پیشینیان وجود داشته و سد اساسی در راه پیشرفت و تحول بوده است، دست کشید و در مقابل قوانینی که با روشهای علمی و منطقی جدید کشف شده است، سر تعظیم فرود آورد.
باید به اصطلاح چیزهایی که به اشتباه اصالت نامیده می شود و روزگاری طولانی مانعی در راه پیوستن به انسانیت انسان بوده مردود دانست و قبول کرد که هیچ وجه امتیازی بین اقوام و ملل جهان نسبت به یکدیگر وجود ندارد. آنچه مهم است آن است که گوناگونی شیوههای زندگی در سرزمینهای مختلف و با امکانات متفاوت ایجادکننده نظامهای سلطهجویانه نخواهدبود. هر نظامی دستاور ارتباط متقابل بین انسان و محیط او است.
در این تحقیق سعی بر آن است تا دریابیم به چه علت است که انسانها در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهند یا بهتر آن است که گفته شود به چه علت یک رفتار در شرایط مختلف بصورتهای متفاوتی نمود پیدا می کند یا به چه علت است که نمود یک رفتار در قشرهای متفاوت مختلف است.
خودبرتربینی را می شود بعنوان یکی از این رفتارها یا حالتها دانست که در افراد بسیاری به چشم می خورد که دانسته یا نادانسته توسط آنها اعمال می شود، اینکه این افراد چقدر از این رفتار خود آگاه هستند.
هم چنین عواملی که سبب گردیده، فردی خود را برتر از سایرین ببیند و علل بوجودآمدن این عامل موضوعی است که در این تحقیق سعی شده تا درحد توان مورد بررسی قرارگیرد. تا میزان گستردگی آن مشخص شود.
از زمانهای گذشته همیشه فردی بعنوان رهبر یا راهنما، بمنظور نظارت بر درست انجام شدن امور توسط سایر اعضا آن جامعه یا گروه انتخاب می شد که این انتخاب یا بصورت موروثی (در گذشته) یا بصورت انتخابی (حال) بوده است که این موضوع با گذشت زمان شکلها و سطحهای متفاوتی پیدا کرده است. از بالاترین سطح (رهبری یک سرزمین) یا پایین ترین سطح (سلطه بر نزدیکان) بوده است که یا از طریق جنگ و خونریزی یا با مصالحه و پذیرش همگانی صورت می پذیرفته است که خود باعث دادن امتیاز توسط سایرین به یک فرد می شده است و به خاطر این موضوع فرد خود را برتر از سایرین می انگاشته است.
...
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :79
1- مقدمه
آیا از بین چند عنوان تحقیقی که تابحال نظاره گر آن بوده اید متوجه موضوعی به نام خلاقیت شده اید ؟
ممکن است قدری سوال برانگیز باشد اما به خلاقیت کمتر از سایر موضوعات در تحقیقات نگاه می شود و این در حالی است که قدمت این موضوع تا آنجا که محقق اطلاع دارد به دوران افلاطون حتی بیشتر به آفرینش بر می گردد.
خلاقیت موضوعی نا آشنا برای ما نیست به تعبیری خلاقیت همان ابداع جهان و خلق انسان است و این زیباترین وصفی است که از قرآن کریم می توان به امانت گرفت .(قاسم زاده 1368 )
کشف استعداد ها و رفتارهای خلاق در افراد همواه یکی از آرزوهای بشر در همه زمانها بوده است.
سرهربرک دید معتقد است که تخریب و خلاقیت دو نیروی متفاوتی هستند که اجزای تشکله ذهن را تشکیل می دهند و خلاقیت بعنوان یک دانش طبقه بندی شده تعریف شده است و به عبارتی خلاقیت جوهر مجردی است که در تمام اشخاص غیر از بیماران روانی با یک نسبت معین یافت می شود .(قاسم زاده به نقل از تورسن 1372)
از طرف دیگر شخصیت واژه ای است که اغلب هنگام توصیف خود و دیگران از آن به کار می بریم و همگی معتقدیم که معنی آن را می دانیم .
شاید واقعا چنین باشد یک روان شناس پیشنهاد می کند اگر زمانی که واژه " من" را به کار می بریم مقصود خود را از آن بدانیم می توانیم نظریه خوبی درباره معنی شخصیت داشته باشیم هنگامی که واژه" من" را به کار می بریم در اصل همه چیز را درباره خودمان جمع بندی می کنیم تمایلات ، محاسن ، ترس ها و قوت ها و ضعفمان .
واژه " من" همان چیزی است که شمارا به عنوان یک فرد ،فردی مجزا از دیگران تعریف می کند.(دوان شوکر ،1994).
به عبارتی تعریف ما از شخصیت امکان دارد اندیشه منحصر به فرد بودن انسان را در بر گیرد . ما بین افراد شباهتهایی را می بینیم ، ولی احساس می کنیم که هر یک ویژگی هایی خاص داریم که مارا از دیگران متمایز می نماید .
بنابراین پیشنهاد می کنیم که شخصیت ممکن است عبارت باشد از مجموعه ای از ویژگی های منحصر به فرد و با دوام که دریامنبع به موقعیتهای متفاوت ممکن است تغییر یابد .(شوکر 1994).
یکی از متداولترین طبقه بندیهایی که روانشناسان به کار می بندند دو تیپ «درونگرا» و «برونگرا » می باشد که برای اولین بار توسط یکی از پزشکان معروف به نام «کارل یونگ » به کار رفت .(نرمال.ل.،ن 1364 ، 517).
بیان مسئله
بررسی خلاقیت در افراد درون گرا و برون گرا
هدف پژوهش:
این پژوهش قصد دارد که خلاقیت را در افراد «درون گرا » و « برون گرا » مورد بررسی قرار دهد .
ضرورت و اهمیت تحقیق:
بعلت مواجه جوامع بشری با مسائل پیچیده فزاینده وابستگی متقابل بین کشورها و تحلیل رفتن منابع طبیعی ، سرعت فزاینده تغییرات ، نیاز به ابداع و خلاقیت اجتناب ناپذیر است .
از سویی نیاز به یافتن تصویری هر چه جامع تر و دقیق تر از آینده برای هر جامعه از ضروریات است لذا هر جامعه ای برای دستیابی به بقاء و توسعه یافتن می بایست حوزه استعدادهای درخشان را در کانون توجه قرار دهد. (تورنس 1372 )
نیروی خلاقی که در تعداد معدودی از افراد بشر نهاده شده است انجام دهد.
اگر جامعه در حداکثر بهره گیری از این تنها موهبت بشری توفیق نیابد و یا بدتر از آن اگر به خطا عزم سرکوب آنرا نماید آن وقت است که بشر حق مادرزایی خود یعنی اشرف مخلوقات بودن را از دست می دهد و در عوض محکوم به این خواهد بود که در سینه اش کمترین نوع مخلوقات باشد .( مهدی زاده ، رضوانی 1369 ).
از طرفی دیگر شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روان شناسی دانست ، زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند یاد گیری ، انگیزه ، ادراک ، تفکر ، عواطف و احساسات ، هوش و مواردی از این قبیل دانست .
به عبارتی موارد فوق الذکر اجزاء تشکیل دهنده شخصیت به حساب می آیند .
...